بیست سالگی

نمی دونم این چه حکمتیه که کسایی که مارو دوست دارند دوست نداریم و از کسانی خوشمون میاد که بهمون حسی ندارن. 
یکی از سخت ترین جاهایی که سعی کردم تو زندگیم عاقل باشم ؛ این روزاست....اینکه یه نفر هی بخواد ابراز علاقه کنه بهت و ازت تایم بخواد که علاقشو ثابت کنه، همش بخواد ببینتت و صداتو بشنوه اما تو به یه سری دلایل منطقی نمیتونی دوست داشته باشی اون طرف رو و این ابراز علاقه ها معذبت می کنه.
میدونم که شنبه این هفته قراره بیست ساله شم و هنوز راه دراز و فرصت های زیادی رو تو زندگیم خواهم داشت؛ اما اینکه به همه ی پیشنهادایی که تا الان داشتم جواب رد دادم و وارد رابطه جدی نشدم در حالیکه همه دوستان و اطرافیانم کوله باری از تجربه هستن نگرانم می کنه. هرچند که من هم بعضی از تفکرات و منش اطرافیانمو قبول ندارم و  تز من اینه که یا همیشه تنها باشم  یا وارد رابطه ای شم که بدونم جدیه. به نظرم شاخ بودن در تک پر بودن هست و فکر کنم دلیل اینکه اینهمه پیشنهاد نسبت به بقیه اطرافیانم دارم؛ همین تفکرات و برخورد هامه (و ظاهر البته :)!! ) 
اینو میدونم که دلم میخواد هرچی زودتر عاشق شم، از اون عشقای افلاطونیه واقعی.هرچند میدونم که نهایتش به احتمال زیاد ممکنه شکست باشه. اما دلم میخواد تجربه اش کنم با همه ی تلخی هاش! هرچی بیشتر لفت بدم و سنم بره بالا، عقلم به احساسم بیشتر میچربه و ممکنه دیگه عشق رو  تجربه نکنم.ولی هروقت میخوام به علاقمند شدن به کیس هایی که دارم فکر کنم، معیارهای عقلانیم میاد وسط و باعث میشه دست رد به سینه طرف بزنم.
امیدوارم تو زندگی همه ادم ها کسی باشه یا کسی بیاد که دلشون کنارش آرومه.

  • فاطمه ( خط سوم)
با سه خط اول کاملا موافقم. من هم تقریبا در موقعیت مشابهی قرار دارم. البته کسی رو ندیدم که قلبا دوستش داشته باشم اما شاید این سنی که ما توش قرار گرفتیم کلا سن عشق و دوست داشتن.
من هم به عشق افلاطونی اعتقاد دارم و فکر می کنم همه داشته باشن، همه قبل از اینکه عاشق بشن، عشق رو در حد اعلاش تصور می کنند اما جامعه، واقعیت و زندگی چیز دیگه ای رو بهشون نشون میده. منم گاهی از اینکه تنهام واقعا دلخور میشم اما وقتی هم تنها نبودن دور و بریامو می بینم که به چه شکلی می گذره و به چه شکلی تنها نیستن، از تنهاییم بیشتر لذت می برم. به نظرم اولین گام رسیدن به اون عشق افلاطونی تحمل و سپری کردن همین روزاست. در هر حال امیدوارم کم نیاریم تو این راه.
بله درسته دقیقا
امیدوارم همه ادما کسی رو که دلشون کنارش آرومه پیدا کنند
سلام خانوم دکتر..من اینترنم..سال شش پزشکی.تازگی ازدواج کردم..با یک عشق افلاطونی..فقط خواستم بهت بگم که عزیزم اصلا عجله نکن..هنوز اول راهی..بیست سال که چیزی نیست..واینکه قلبت رو پاک نگه دار..چون هر قلب و چشمی نمیتونه عاشق بشه..انسان باید بود..که عاشق بشه..توکل بر خدا
سلام خانم دکتر.
تبریک میگم.ایشالا سلامت و خوشبخت باشید :)
واقعا ممنونم از پیام زیباتون.خیلی قشنگ و دلگرم کننده بود.**
چشم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

"خط سوم"

می نویسم از روزمرگی هام، شادی ها و خنده هام ، درد ها و گریه هام.

آن خطاط سه‌گونه خط نوشتی:
ـ یکی او خواندی، لا غیر.
ـ یکی را هم او خواندی هم غیر.
ـ یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
Designed By Erfan Powered by Bayan