۲۴ مرداد
اصولا یا اصلا عروسی دعوت نمیشم، یا یکدفعه تمام اعضای فامیل و دوست و آشنایان به فکر تشکیل بنیان مقدس خانواده می افتند و سه تا عروسی به فاصله کمتر از یک هفته دعوتم. که یکیشون عروسی دخترخاله جان با پسرخاله (ازدواج فامیلی) است.!
هفته ی دیگه عروسیه و من هیچ خریدی انجام ندادم و حوصله اش را هم ندارم ایضا.
پ.ن : پروفایل رو فعال کردم
نگاه می کنم به اولین پست بلاگفام. فروردین 91... هدفم از ساختن وب ، داشتن یه صفحه مجازی برای نوشتن دغدغه ها و حرف ها و قلم بافی هام بود.
بلاگفا قاطی کرد (!) و پست های دو سال پرید. و یجورایی به کاربراش ثابت کرد که دیگه فضای امنی واسه نوشتن و پست گذاشتن نیست. منم مثل آدمی که حس می کنه بهش خیانت شده ترجیح میدم کوچ کنم از بلاگفا و از نو اینجا رو تبدیل کنم به گاه نوشتم...