امنیت شغلی

 از اونجا که تنها خواهرم امسال کنکور داده و با بچه های کنکوری در ارتباطم و امشب هم نتایج اولیه اعلام شد، دیدم که خیلی حرفا واسه نوشتن دارم.

یادمه از همون دوران مدرسه عاشق پزشکی بودم. شاید شغل پدر و مادرم و شاگرد اول بودنم و اینکه از همون اول همه بهم خانوم دکتر میگفتن، تو ایجاد این عشق ابدی و ازلی کم تاثییر نبوده. به همین خاطر تجربی رو انتخاب کردم و سال آخر هم علاقمندی ام به سمت داروسازی شد و خداروشکر ترم 4 داروسازی رو هم تموم کردم و شهریور امتحان علوم پایه دارم.

به سلامتی رتبه یک تجربی امسال، دانشجوی سال 4 برق شریف هست. وقتی خبرش رو شنیدم هم زمان چند نفر دیگه هم یادم اومد. یکیش آقای صاد که همکلاسمونه و اون هم رتبه یک رقمی کنکور بود و ترم 6 برق شریفو ول میکنه و واسه کنکور تجربی میخونه و میاد با ما. دوست دبیرستانم یادم میاد که المپیادی و جزو رتبه های برتر کنکور ریاضی بود که اونهم الان شریف مشغول تحصیله و آخرین باری که باهم صحبت میکردیم داشت از من راجب تغییر رشته و کنکور تجربی دادن و داروسازی خوندن می پرسید.

اینکه امسال به طور نجومی تعداد داوطلبین گروه تجربی افزایش و بقیه رشته ها کاهش داشت، اینکه به علت تقاضای زیاد ، دیگه نمیزارن همه راحت سال دوم دبیرستان وارد رشته تجربی شن و غیره و ذلک؛ همش یه دلیل داره و اون امنیت شغلیه.

آیا رتبه اول امسال از سر عشق و علاقش به پزشکی اومده تجربی، که اگر اینطور بود چرا 4 سال برق خوند ؟ یا آقای صاد که هنوزم میگه من عاشق برق شریف بودمو هستم و یا اون یکی دوستم.... تنها دلیل اونها اینه که میبنن رشته ای که دارن میخونن جایگاه و درآمد مناسبی تو جامعه نداره. چرا هجوم همه ی دانش آموزا به سمت سه رشته ی اول تجربیه؟ بله مسئله درآمد و وجهه اجتماعی هست.

غصه میخورم از اینکه چرا یک نخبه ی ریاضی که ذهن خلاقش رو آمریکا و سایر کشورا رو هوا میزنن، باید تو کشور خودش تغییر رشته بده. غصه میخورم که چرا انسانی انقدر کوچیک شمرده میشه درحالیکه بقیه کشورها نخبه هاشون علوم انسانی میخونن. غصه می خورم که چرا هیچی سر جاش نیست و نظام آموزشی کشورمون از پایه مشکل داره.

بله منم خودم یکی از همون سه رشته ی پر طرفدار تجربیو میخونم. و درآمد و وجهه اجتماعیش هم رل مهمیو واسم بازی می کنه. و معتقدم درآمد بالا ی این رشته ها معلول زحمات و شب بیداری ها و پوستیه که از ما داره دوران تحصیلمون کنده میشه. قبول دارم که بقیه رشته ها هم زحمت خاص خودشو داره و حقوقی متناسب با زحمتش نداره؛ امامتاسفانه مسئله اینه که واسه کشور درحال توسعه ای مثل ایران، دغدغه ی اول بهداشت و سلامت و درمان هست. ایران یک کشور جهان اول صنعتی مثل آلمان و آمریکا و غیره نیست که اوضاع شغلی مهندسیش هم خوب باشه. و این متاسفانه از ضعف مملکت ماست.

هرچند که تو حوزه بهداشت و درمان هم با گند کاری های آقای وزیر و سایر تصمیمات اشتباه، اصلا اوضاع گل و گلابی نداره و روز به روز درحال بدتر شدنه. اما چون شرح مشکلات رو اگه بخوام بنویسم خیلی جزیی میشه، به همین متن بسنده می کنم.

فکر می کنم فقط میتونم امیدوار باشم که روزی برسه که هر رشته و شغل و صنفی تو این مملکت، جایگاه مناسب و درخور خودشو داشته باشه.

  • فاطمه ( خط سوم)
واقعا همین طوره و باعث تاسفه. به نظرم تجربی رشته ای که در کنار علم به عشق هم نیاز داره و اگه علم صرف باشه نتیجه ش همین گندکاری هایی میشه که اشاره کردید. من خودم عاشق انسانی بودم، البته هنر رو هم دوست داشتم ولی الان عمران می خونم که علاقه ی چندانی بهش ندارم و توش موفق هم نیستم. می خوام به زودی برم دنبال اون چیزی که دوست دارم. با اینکه کمی دیره شده و دو سال از عمرم تلف، اما چاره ای نیست.
 بهتره برید دنبال علاقه تون.اما اگر نظر شخصی منو بخوایید واسه پسرها آینده ی شغلی و بازار کار کم اهمیت تر از علاقه نیست و چه بسا مهم تره ، چون بعدا مشکلات و یا نفعش رو تو زندگی آیندشون میبینن.
منم به دلایلی مثله اجبار و شاگرد اول بودن بدون اینکه دخالتی داشته باشم رفتم تجربی
حتی یه سال کنکور هم دادم و رتبم سی و شیش هزار شد! بلخره جلوی همه وایسادم و تصمیمم رو عوض کردم و رفتم رشته ای که دوس دارم
میدونم نه اینده ای داره نه درامدی و نه حتی جایگاه اجتماعی خوبی ولی با خودم فکر کردم نمیارزه یه عمر پولدار باشم ولی ناراحت و ناراضی زندگی کنم! 
کار درستی انجام دادید که پیگیر علاقتون بودید
اما خب هرکس شخصیت منفاوتی داره.مثلا من خودم صددرصد عاقل و صددرصد احساسیم.
حتی رشته مو هم با توجه به شرایطی که داشتم عاقلانه انتخاب کردم وگرنه عاشق پزشکی بودم اما الان عاشق رشته ام که داروسازیه شدم و خوشحالم ک پزشکی نرفتم و تصمیم عاقلانه ای گرفتم.
یکی ترجیح میده بره پی علاقه و احساسش (مثل خواهرم که اصرار کرد بره انسانی و الان هم داره رشته ایو که میخواد میخونه بعد کلی مقاومت). یکی هم مثل من با نهایت احساساتی بودنش، یه ذهن دودوتا چهارتایی داره و علاقه اش اتومات تو مسیری که عقلش میگه درسته قرار میگیره
بهرحال تو هر فیلدی هستید موفق باشید ایشالا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

"خط سوم"

می نویسم از روزمرگی هام، شادی ها و خنده هام ، درد ها و گریه هام.

آن خطاط سه‌گونه خط نوشتی:
ـ یکی او خواندی، لا غیر.
ـ یکی را هم او خواندی هم غیر.
ـ یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
Designed By Erfan Powered by Bayan